یار مهربان - چرا درمانده ایم؟ 
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز

- به نقل از تولستوی می گوید: « باید از گفتنی هایی گفت که احتمالاً بسیاری آن را می دانند ولی جرئت ابراز آن را حتی برای خودشان ندارند»...

- من نمی دانم اگر این همسایه ی شرقی و دردکشیده ی ما افغانستان نبود، آن وقت تکلیف روحیه امان چه می شد...

- چرا متوسط کار مفید ایرانی ها در روز به زیر سی دقیقه می رسد؟...

- 16درصد کودکان زیر پنج سال ایران به سوء تغذیه دچارند؛ 27درصد جمعیت به خدمات بهداشتی، 10درصد به آب سالم و 19 درصد مردم به فاضلاب دسترسی ندارند...

- تمام تاریخ دادگستری این کشور را از بدو پیدایش زیر و رو کنید یک نفر را نخواهید یافت که به جرم کار نکردن و پیش نبردن مسؤلیتی که عهده دار بوده محاکمه شود...

- تعداد زندانیان کشور که در سال 1359 برابر با 22400 نفر بود در 1376 به حدود 156600 نفر یعنی 7 برابر رسیده این در حالی است که جمعیت کشور فقط 55 درصد افزایش داشته...

- یادمان باشد همیشه از شعارهای یک مخالف حکومت و به گفته ی فرنگی ها «اپوزیسیون » است که می توان به کاستی های آن حکومت پی برد. ببینید در ایران امروز هر کس می خواهد شعار قشنگ بدهد و مورد توجه قرار گیرد بلافاصله سراغ « عدالت » می رود...

- شما در جامعه ای زندگی می کنید که کلمه ی نمی دانم و بلد نیستم کمتر از هر کلمه ای به گوشتان می خورد. چطور جماعتی تا قبل از این که بدانند که نمی دانند به دنبال دانستن خواهند رفت...

- میزان کار مفید کارکنان کشور ما در بخش اداری 29 دقیقه و در بخش صنعتی 35 دقیقه در روز است...

- از دردناک ترین عواقب ریاکاری، عدم دسترسی به اعداد و ارقام و شاخص هایی است که مخصوصاً در دنیای امروز بدون این آمار و اطّلاعات آجر را روی آجر نمی توان قرار داد. شما در حالی که میزان مقبولیت یک دولت، یک حکومت، یک نظامی را به درستی نمی توانید تخمین بزنید؛ چگونه می توانید روی تصمیم گیری های همین دولت، همین حکومت، همین نظام و نتایج پیش بینی شده ی آن حساب باز کنید؟...

- نه دوایر دولتی به مردم آمار درست می دهند و نه مردم به به دولت...

- سرعت ایرانی ها در زود به رنگ حریف درآمدن واقعاً اعجاب انگیز است...

- در هر 52 ثانیه یک نفر راهی زندان می شود...

- طبیعی است وقتی دشمن داشتن شد برایمان یک دلمشغولی دائمی، باید برای این دشمن زیاد بزرگ شده، ایادی و جاسوس هایی هم فرض کنیم. دشمن که بدون جاسوس نمی شود...

- امکان ندارد در این کشور یک نفر پیدا شود که جرئتش، جسارتش، تهوّرش، نبوغ و درایتش وقتی از متوسّط جامعه بالاتر باشد، مورد حسادت و سوءظن قرار نگیرد...

- وقتی عمری عادت کرده ایم که مسؤل نباشیم، چطور انتظار دارید در جایگاه سرپرستی ابراز مسؤلیت کنیم؟...

- امروز در عداد یکی از نادرست ترین و دروغگو ترین ملل جهان به شمار می آییم...

- الکسی سولینکف شاهزاده ی روسی که حدود صد و چند سال قبل به ایران مسافرتی کرده در سیاحت نامه ی خود می نویسد: « درستی صفتی است که در ایران وجود ندارد... دروغ به طوری در عادت و رسوم این طبقه (طبقه ی نوکر و کاسب و دکاندار) از مردم ریشه دوانیده است که اگر احیاناً یک نفر از آنها رفتاری به درستی بنماید رسماً از شما جایزه و پاداش می خواهد. »...

- جیمز موریه ی انگلیسی درباره ی هم وطنان[!] می گوید: « دروغ ناخوشی ملّی و عیب فطری ایشان است و قسم شاهد بزرگ این معنی. قسم های ایشان را ببینید سخن راست که احتیاج به این همه قسم ندارد. به جان تو، به جان خودم، به مرگ اولادم، به روح پدر و مادرم، به شاه، به جقه ی شاه، به ریش، به سبیل، به سلام و علیک، به نان و نمک، به پیغمبر، به ائمه، به قبله، به دوازده امام و هر آنچه که به زبانشان بیاید به راحتی سوگند می خورند تا دروغ خود را به کرسی بنشانند. »...

- ما معمولاً در همه ی علوم متخصّص هستیم...

- در مرگ امیر کبیر صدایی به اعتراض برنخاست...

خواندن این کتاب کم حجم ولی پر محتوا را که آیینه ی تمام نمای ماست، به هر آن کس که این پست را مطالعه فرمود، توصیه می کنم. ناشر کتاب نشر اختران بوده و تا سال 1383 به چاپ نهم رسیده است.


نظرات شما عزیزان:

احمد
ساعت13:19---27 مهر 1398
همچین شخصی نه وجود دارد و نه سفرنامه یا حتی نوشته ای از وی در مورد ایران هست

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها: معرّفی کتاب
[ پنج شنبه 25 خرداد 1391 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

درباره وبلاگ

چه آسان شعر می‌سراییم و از انسانیت و حقوق بشر و صدها واژه‌ی از تداعی افتاده‌ی رنگین دیگر دم می‌زنیم. اما آن سوتر از دیوار بلند غرورمان، فراموشی‌مان و روزمرّه‌گی‌مان شعرها کشتار می‌شوند. انسانیت و حقوق بشر در گنداب‌ها دست و پا می‌زند و قاموسی به حجم تاریخ دور و نزدیک از واژگان زنده؛ گرد فراموشی می‌گیرد. چه ساده فراموش می‌کنیم مرگ «شعر» در جامه‌ی انسان را.. آری.. از شعرستانیم و از شعر بی‌خبر و از نزدیک‌ترین‌ها چه دورترین..
امکانات وب