صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز | ||
|
[ دو شنبه 25 خرداد 1394
] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ] در شیپور شعر و شعور میدمیم و به جهان و جهانیان درس اخلاق و عدالت و مهرورزی میآموزیم. اما در خانهی نزدیکترین همسایهامان: - جوانی خودکشی کرده است.
- خانوادهای محتاج نان شب است.
- پدری، مادری، فرزندی بیمار است و ناتوان از درمان
- و کودکی چشمانتظار اعــــــــدام پدرش
- ..........
***
لختی با هیجان سخن گفتن را به کناری نهیم و اندکی به بزرگترین موهبت خدا یعنی خِرَد رجوع کنیم. بر آن بودم که فقط از اعدام بگویم. از این اشدّ مجازات! از این کیفری که تمام فرصتها را به یکباره پایان میدهد و مجالی برای تغییر باقی نمیگذارد. فراتر از آن: مجالی برای حیات میلیونها نسل دیگر و شاید میلیاردها انسان دیگر... آیا.. آیا طبیعت هرگز هرگز و هرگز چنین عملی را خواهد بخشید؟؟
***
آیا در این دریافت جای تردید هست که:
«در طبیعت، هر آنچه که هست باید باشد.» ؟
آیا طبیعت جانداران، در طی میلیونها و بلکه میلیاردها سال ثابت نکرده است که مسیری تکاملی را میپیماید و آیا این بدان معنا نیست که او بیش از ما «میفهمد»؟ آیا در میان جانداران غیر انسان (تا آنجا که فهمیدهایم) هیچ موجودی، همنوع خویش را کشته است؟ و اگر آری، آیا این از استثنائات طبیعت وحش بوده یا قانونی برای حیات نوع جانور است؟ البته اینها پرسش نیستند بلکه همانگونه که گفته شد، نتایج دریافتی فکری هستند و طرح پرسشگونهی آنها، به مفهوم بدیهی انگاشتن پاسخ است. حکم دریافتهی ما از طبیعت این است: در طبیعت، هر آنچه که هست، باید باشد و این حکم در راستای سیر تکاملی و بقای موجودات زنده است. نگارنده به جد بر این گمانم که این اصل، زیربنای طبیعی اخلاق جهانی است. از این دیدگاه، اخلاق چیزی نیست جز تجربهی مستقیم اصل اساسی طبیعت یعنی بقای نوع که خود را در عواطف، احساسات و رقّت قلب نمودار میسازد. بر اساس این استدلال میتوان گفت اخلاق همان کارکردی را برای بقای نوع دارد که دستگاه گردش خون یا دستگاه ایمنی یا هر اندام حیاتی دیگر برای بقای یک موجود زندهی واحد. به عبارت سادهتر، طبیعت از تمهید انگیزش احساسات و عواطف، به عنوان ابزاری برای کنترل و هدایت صحیح کنش و واکنشها در راستای حفظ بقای نوع بهره میگیرد. با این توضیح و طبق تعریف ارائه شده از اخلاق، به سادگی میتوان تعریفی از یک عمل اخلاقی ارائه نمود که شاید برای همیشه، این بحث فلسفی هزاران سالهی مانده از عصر سقراط را خاتمه دهد: عمل اخلاقی کنش یا واکنشی است در راستای بقای نوع که انگیزش عواطف و احساسات عمیق همگانی، ضمانت درستی آن است. پس در مجموع میتوان گفت: هرگاه از عملی چه سیاسی، چه فرهنگی، چه اجتماعی چه قضایی و اساساً هر نوع دیگر، در عمق روان و قلب خویش اندوهی احساس کردیم؛ جای تردید نیست که عملی غیر اخلاقی و بر خلاف خواست طبیعت صورت گرفته است یا میگیرد. اگر شنیدیم یا دیدیم:
- همنوعی خودکشی کرده است؛
- همنوعانی محتاج نان شب هستند؛
- جنگی درگرفته است،
- همنوعانی ثروتهای جامعه را به یغما میبرند،
- هم نوعانی بیمارند،
- هم نوعی اعدام شده یا میشود و هزاران نمونهی دیگر؛
اگر به هنگام شنیدن یا دیدن این موارد و نظایر آنها، غمی در درون خویش احساس کردیم؛ یقین بدانیم که در بروز این رویدادها قانون و اصل اساسی طبیعت نقض گردیده است. حتی اگر ما خود نقشی در بروز چنین کنشهایی داشتهایم یا داریم؛ بدانیم که عمل ما عملی اخلاقی نیست و هرگونه فلسفهبافی و توجیه عقلانی دیگر کمترین اهمیتی ندارد..
و اکنون به اعدام بازگردیم: کنشی به مفهوم صریح جنگ با بقای نوع.. آیا.. آیا طبیعت هرگز هرگز هرگز چنین عملی را خواهد بخشید؟؟ برچسبها: اعدامفلسفه ی اخلاقاخلاق طبیعینقدها و یادداشتها [ پنج شنبه 9 آبان 1392
] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ] اگر جان را خدا داده ست چــــــــرا چرا باید تو بستانی؟؟ کشتن یک فرد در عوض جرایم و جنایاتی که مرتکب شده است چه با دادگاه و چه بدون دادگاه اعدام نام دارد. در طول تاریخ روشهای مختلفی برای ستاندن جان محکومین به اعدام به کار گرفته شده است. قدیمی ترین روش ها دار زدن، گردن زدن، سوزاندن و غرق کردن بوده و روشهای جدید آن هم شامل تیر باران، صندلی الکتریکی و تزریق داروی مرگ آور بوده است. روشهای قدیمی مانند گردن زدن، آتش زدن و غرق کردن در آب از طریق بستن جسم سنگین به بدن محکوم به اعدام سالهاست در جهان منسوخ شده و فقط در کشورهای بسیار کمی کماکان در جریان است. در واقع روش هایی مانند اتاق گاز و صندلی الکتریکی هم سالهاست در جهان بر چیده شده است. اکنون در کشورهای پیشرفته با اینکه تا حد زیادی حکم اعدام وجود ندارد در مواردی هم که اعدامی در کار باشد با تزریق ماده سمی صورت می پذیرد. 1-دار زدن: مرسوم ترین شیوه اعدام در جهان دار زدن است. در این روش با طنابی ضخیم گردن اعدامی بسته می شود. برای اعدام وی یا زیر پای وی خالی می شود و یا با ابزاری مانند جرثقیل او را بالا می کشند.نکته جالب اینکه بر خلاف تصور عامه افراد اعدامی دار زده شده در اصل به دلیل خفگی نمی میرد بلکه به دلیل ناگهان زیر پایش خالی میشود و از طناب آویزان میگردد مهره های آسه و اطلس وی شکسته و نخاع وی قطع میگردد. البته در مورد اعدامهایی که فرد را با چرثقیل بالا می کشند امکان مرگ در اثر خفگی وجود دارد. متهم آخرین لحطات زندگی خود را با دلهره سپری می کند ناگهان زیر پایش خالی میشود. طناب قطور تحت وزن بدن وی که سقوط کرده است گردنش را می شکند و او را فلج میکند. در حال خفه شدن است اما بدن را نمی تواند تکان دهد زیرا فلج شده است. پس از حدود ۱۵ دقیقه اعدامی پایین آورده میشود. برچسبها: اعدام ادامه مطلب [ جمعه 26 خرداد 1391
] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ] در شگفتم که گاهی: تیمی از چندین پزشک با پشتوانه ی هزاران سال دانش حیرت انگیز پزشکی می کوشند جانی را از مرگ نجات دهند و گاهی نیز...!! راز مرگ با طناب دار آشکار شد پزشکی - اعدام با طناب دار به دو شیوه انجام میشود: یکی با رها کردن فرد از طناب دار که شکستن گردن و قطع سریع نخاع، او را از پای درمیآورد؛ و دیگری آویزان کردن از طناب دار که فرد در زمانی طولانیتر خفه میشود و میمیرد. برچسبها: اعدام ادامه مطلب [ دو شنبه 25 ارديبهشت 1391
] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]
از ابتداي تاسيس آمريكا روشهاي متعددي براي اعدام محكومان در اين كشور استفاده شده است كه از ميان آنها ميتوان به " چرخ خرد كننده "، "زنده زنده سوزاندن "، "له كردن با سنگ " و "چوبهدار " را نام برد. در حال حاضر 4 روش براي اعدام در آمريكا وجود دارد كه عبارت است از اعدام با استفاده از صندلي الكتريكي، جوخه اعدام، تزريق سم، حلقآويز كردن صندلي الكتريكي: استفاده از صندلي الكتريكي براي اعدام اولين بار در آمريكا مورد استفاده قرار گرفت. در اين روش محكوم با نوارهاي چرمي به روي صندلي چوبي بسته مي شود و سيم هاي برق به بدن و سر او متصل مي شود. صندلي الكتريكي تنها در آمريكا و به مدت چند دهه است كه استفاده ميشود. البته اين روش اعدام زماني كه آمريكاييها بين سالهاي 1924 - 1976 فيليپين را تحت اشغال خود داشتند در اين كشور مورد استفاده قرار مي گرفت اولين صندلي الكتريكي: اولين صندلي الكتريكي توسط دكتر "ديويد راكول " در سال 1840 ساخته شد و براي اولين بار در سال 1890 از آن استفاده گرديد. ايده ساخت صندلي الكتريكي زماني به وجود آمد كه يك مرد مست در آمريكا با برخورد به سيم هاي برق جان داده بود. از آنجايي كه يكي از افراد مسئول پيگيري ايجاد روش جديد براي اعدام دندانپزشك بود، ايده صندلي الكتريكي را مطرح كرد. اين دكتر دندانپزشك دو نفر از خبره هاي برق را در آمريكا براي ايجاد صندلي الكتريكي استفاده كرد: توماس اديسون و نيكولا تسلا. اين دو نفر در آن زمان رقيب هم محسوب مي شدند و نميخواستند از سيستم آنها براي اين كار استفاده كنند چون مي ترسيدند مشتريانشان به خاطر اين كار از محصولات آنها استفاده نکنند. اديسون براي آزمايش چند حيوان را به اين روش در ملأ عام كشت. اولين نفري كه توسط صندلي الكتريكي اعدام شد: اولين كسي كه از اين طريق اعدام شد "ويليام كملر " از نيويورك بود كه در آگوست 1890به اين صورت اعدام شد. شوك برقي به مدت 17 ثانيه به وي وارد شد كه موجب بيهوشي او شد ولي قلب و مغز وي از كار نيفتاد. بعد از معاينه پزشكان دستور اعدام مجدد صادر شد ولي ژنراتوري كه برق صندلي را تامين ميكرد براي شارژ مجدد به زمان احتياج داشت. اين بار از 2 هزار وات برق براي اعدام وي استفاده شد. جريان قوي برق باعث پاره شدن رگ هاي او شد و فوران خون به بيرون از بدنش باعث اتصالي در صندلي شد و منجر به آتش گرفتن وي شد. بعد از اين اتفاق يكي از افرادي كه مسئول ساخت اين صندلي بود گفته بود كه اگر براي اعدام او از تبر استفاده مي شد راحتتر جان مي داد. يكي از خبرنگاراني هم كه شاهد اين اعدام بود نيز گفته بود كه صحنه دلخراشي را شاهد بوده است. اولين زني كه توسط صندلي الكتريكي اعدام شد "ماراتا پالس " بود كه در زندان سينگ سينگ در سال 1899 اعدام شد. استفاده از صندلي الكتريكي همواره مورد انتقاد قرار گرفته است و اين به اين دليل است كه در بسياري از موارد فرد محكوم طي چند مرحله در اين روش جان داده است. با اين وجود هنوز از اين روش براي اعدام در آمريكا استفاده ميشود. "پل پاول " آخرين فردي است كه در 18 مارس 2010 در ايالت ويرجينيا يعني همان ايالتي كه چند روز قبل ترزا لويس زن عقبمانده ذهني آمريكايي اعدام شد توسط صندلي الكتريكي اعدام گرديد. منبع: http://www.farsnews.com
برچسبها: اعدام [ دو شنبه 22 اسفند 1390
] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ] |
|