دلم می گرید و چشمم چشمه ای خشک(از ش ش شب) 
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز

دلم می گرید

و چشمم چشمه ای خشک


تنم می لرزد 

و جانم بیدی استاده در باد


در این وادی

که بیگانگان اند

آشنایان غزل

 

در کدامین شعر

خویشی توانم یافت؟



نظرات شما عزیزان:

رز قرمز
ساعت11:46---6 مرداد 1391
صدایی-ریزش اشکی-نگاهی یا که آهی
نشانی های تو شاید درون سینه ام باشد
برای لحظه ای اندک دلم آرام می گیرد
دلم آرام می گرید.



نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها: شعر فارسی
[ جمعه 6 مرداد 1391 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

درباره وبلاگ

چه آسان شعر می‌سراییم و از انسانیت و حقوق بشر و صدها واژه‌ی از تداعی افتاده‌ی رنگین دیگر دم می‌زنیم. اما آن سوتر از دیوار بلند غرورمان، فراموشی‌مان و روزمرّه‌گی‌مان شعرها کشتار می‌شوند. انسانیت و حقوق بشر در گنداب‌ها دست و پا می‌زند و قاموسی به حجم تاریخ دور و نزدیک از واژگان زنده؛ گرد فراموشی می‌گیرد. چه ساده فراموش می‌کنیم مرگ «شعر» در جامه‌ی انسان را.. آری.. از شعرستانیم و از شعر بی‌خبر و از نزدیک‌ترین‌ها چه دورترین..
امکانات وب