دورترین 
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز

قصر زیبای «زین العابدین بن علی»، دیکتاتور تونس موسوم به قصر «سیدی بوسعید» که در حومه ی شمالی پایتخت این کشور واقع شده، یکی از زیباترین قصرهای قاره ی آفریقا بوده و قرار است در آینده ی نزدیک با تبدیل شدن به یک موزه، به یک مقصد گردشگری تبدیل شود.

در این قصر پس از فرار دیکتاتور تونس به «عربستان سعودی»، مقادیر زیادی آثار تاریخی نیز کشف شدند که در آینده ی نزدیک به نمایش در می آیند.

 

منبع: ایسنا


برچسب‌ها: پراکنده هادورترینان
[ شنبه 13 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

قصر رومی «صدام حسین»، دیکتاتور عراق بر فراز تپه ای در نزدیکی شهر «هیلاه» در 60 مایلی غرب «بغداد»، پایتخت کشور آسیایی عراق به سبک قصرهای رومی ساخته شده، از مدتی قبل به یک هتل بسیار مجلل و جاذبه ی گردشگری تبدیل شده و روزانه پذیرای هزاران گردشگر است.

هزینه ی فقط یک شب اقامت در این قصر که بسیار مورد علاقه ی صدام بود، 220 دلار است، هرچند که بازدید از آن رایگان است.

دولت عراق همچنین قصد دارد 9 قصر دیگر صدام را که در کنار محوطه های تاریخی مشهور عراق از جمله شهر تاریخی بابلیان یا مشرف به رود فرات هستند و تا کنون مورد استفاده ی نیروهای امریکایی بوده اند را به هتلهای بسیار مجلل تبدیل کنند، این در حالی است که لوازم و مبلمان بخش اعظم این قصرها در سال 2003 میلادی و در زمان حمله ی آمریکا به عراق توسط مردم عراق غارت شده یا بدلیل نگهداری نامناسب توسط سربازان آمریکایی، به شدت صدمه دیده اند.

منبع: ایسنا

 


برچسب‌ها: پراکنده هادورترینان
[ شنبه 13 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

قصر بزرگ «نیکلای چائوشسکو»، دیکتاتور رومانی در شهر بخارست، پایتخت کشور اروپایی رومانی، که مقرّ فرماندهی وی و یکی از بزرگترین قصرهای جهان نیز محسوب می شود، در سال های اخیر به یکی از جاذبه های گردشگری رومانی تبدیل شده و روزانه میزبان هزاران گردشگر است.

این قصر مکانی است که چائوشسکو آخرین سخنرانی اش را در بالکن اصلی آن انجام داد، این در حالی است که در آینده ی نزدیک، محل اعدام وی و همسرش نیز به جاذبه های گردشگری تبدیل خواهند شد.

در این راستا تور ویژه ای برای جذب گردشگران راه اندازی خواهد شد که با بازدید از دهکده ی محل تولد چائوشسکو آغاز شده و با بازدید از قصر بزرگ وی و یک پادگان نظامی که دیکتاتور رومانی و همسرش در 25 دسامبر 1989 در آن اعدام شدند، پایان می یابد.

وی در جریان یک حرکت اعتراضی مردمی سرنگون و پس از یک جلسه دادگاه دو ساعته ی تلویزیونی به همراه همسرش تیرباران شد.

منبع: ایسنا

 


برچسب‌ها: پراکندهدورترینان
[ شنبه 13 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

اقامتگاه های پنج دیکتاتور، موجبات رونق صنعت گردشگری کشورهایشان را فراهم کرده است. در شرایطی که در سال های اخیر کشورهای مختلف تلاش های فراوانی را برای جذب گردشگر انجام داده اند، مقامات صنعت گردشگری چهار کشور «آلمان»، «عراق»، «تونس»، «لیبی» و «رومانی» برای رونق صنعت گردشگری کشورهایشان، اقامتگاه های دیکتاتورهای سابق این کشورها را به مقاصد گردشگری تبدیل کرده اند.

1- اقامتگاه زیبای «هیتلر» در آلمان

اقامتگاه زیبای «آدولف هیتلر»، دیکتاتور نازی که «آشیانه عقاب» نام دارد بر بالای کوه «کهلشتاین» در منطقه «باواریا» کشور اروپایی آلمان واقع شده، ماهانه به طور متوسط میزبان 30 هزار گردشگر است. آشیانه ی عقاب برای پنجاهمین سالروز تولد هیتلر به عنوان هدیه ی تولد از سوی مقامات ارشد حزب نازی ساخته شد. هدف اصلی آنها از ساخت چنین مکانی برای هیتلر این بود که وی در آنجا بتواند به دور از شلوغی های همیشگی و با توجه به موقعیت استثنایی محل به استراحت بپردازد. در اتاق اصلی پذیرایی آشیانه ی عقاب یک شومینه ی مرمرین ایتالیایی قرار دارد که توسط دیکتاتور ایتالیا ـ موسولینی ـ به هیتلر هدیه داده شده بود.

هیتلر با وجود علاقه ای که به آشیانه ی عقاب داشت، اما تنها در حدود 10 بار و هر بار کمتر از نیم ساعت درآنجا اقامت گزید و به همین دلیل آشیانه ی عقاب با وجود حملات مخرب جنگ جهانی دوم سالم و دست نخورده باقی ماند.

تا سال 1960 میلادی آشیانه ی عقاب در دست نیروهای آمریکایی قرار داشت تا اینکه در نهایت به استان بایرن آلمان باز پس داده شد و به یک مقصد گردشگری تبدیل شد.

منبع: ایسنا

 


برچسب‌ها: پراکندهدورترینان
[ شنبه 13 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌کنند

پنهان خورید باده که تعزیر می‌کنند

 

ناموس عشق و رونق عشاق می‌برند

عیب جوان و سرزنش پیر می‌کنند

 

جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز

باطل در این خیال که اکسیر می‌کنند

 

گویند رمز عشق مگویید و مشنوید

مشکل حکایتیست که تقریر می‌کنند

 

ما از برون در شده مغرور صد فریب

تا خود درون پرده چه تدبیر می‌کنند

 

تشویش وقت پیر مغان می‌دهند باز

این سالکان نگر که چه با پیر می‌کنند

 

صد ملک دل به نیم نظر می‌توان خرید

خوبان در این معامله تقصیر می‌کنند

 

قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست

قومی دگر حواله به تقدیر می‌کنند

 

فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر

کاین کارخانه‌ایست که تغییر می‌کنند

 

می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب

چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند

 

 


برچسب‌ها: شعر فارسی
[ جمعه 12 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

واعظان كاين جلوه در محراب و مـنـبـر مي‌كنـنـد

چون به خلوت مي‌رونـد آن كار ديـگـر مي‌كنـنـد

 

مشكلي دارم ز دانشمند مجلس باز پـرس

تـوبه فرمايـان چرا خود تـوبه كمتر مي‌كنـنـد

 

گـویيــا بــاور نــمــي‌دارنـــد روز داوري

كاين همه قلب و دغل در كار داور مي‌كنـنـد

 

يا رب اين نو دولـتان را بر خر خودشان نشان

كاين همه نـاز از غلام ترك و اسـتـر مي‌كنـنـد

 

اي گـداي خانـقـه بر جـه كه در ديـر مـغـان

مي‌دهنـد آبي كه دل ها را معـطّـر مي‌كنـنـد

 

حسن بي پايان او چندان كه عاشق مي‌كشد

زمـره‌ي ديگر به عشق از غيب سر برمي‌كنـنـد

 

بر در ميخانه‌ي عشق اي مَلَك تسبيح گـوي

كاندر آنـجـا طـيـنـت آدم مـخـمّـر مي‌كنـنـد

 

صبحـدم از عرش مي‌آمد خروشي ، عقل گفت

قدسيان گویي كه شعر حافـظ از بر مي كنـنـد

 


برچسب‌ها: شعر فارسی
[ جمعه 12 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

اعلاميه مطبوعاتی به ارتباط قتل های زنان در ولايات كندز و بغلان

كميسيون مستقل حقوق بشر افغانستان، در مورد وضعيت حقوق بشری زنان در كشور، ابراز نگرانی می نمايد

كابل؛ 12 دلو 1390 برابر با 1 فبروری 2012

كميسيون، قتل های خود سرانه و عامدانه زنان در ولايات كندز و بغلان را خلاف قوانين نافذه كشور، اساسات دين مقدس اسلام و خلاف موازين حقوق بشری دانسته و انرا با لحن شديد محكوم مينمايد.

به اساس گزارشات رسيده از ولايات كندز و بغلان، يك زن 22 ساله بنام ستوری بنت محمد سرور خان؛ باشنده قريه چهار توت ولسوالی خان آباد ولايت كندز توسط شوهرش شير محمد ولد دين محمد؛ باشنده قريه محفلی ولسوالی خان آباد اين ولايت؛ به تاريخ 5/11/1390  خفك شده و به قتل رسيده است كه قاتل فرار نموده و به گروه مسلح مخالف دولت پيوسته است. همچنان موازی با اين حادثه المناك؛ يك خانم ديگر بنام فاطمه 26 ساله بنت راز محمد؛ مسكونه قريه تورانی ولسوالی بغلان مركزی به تاريخ 11/11/1390 توسط شوهرش باز محمد ولد شاه محمد در ابتدا خفك شده و بعدا بالايش آب جوش انداخته شده است. و قاتل در نظارت خانه قومندانی امنيه ولسوالی بغلان مركزی ميباشد.

در افغانستان موارد متعدد و مختلف ازين گونه اقدامات عامدانه،  خود سرانه و مخصوصا قتل های ناموسی اتفاق افتاده كه در اين ميان زنان مظلوم  بدون موجب حق حيات خود را بصوت وحشيانه و غير انسانی از دست ميدهد.

كميسيون مستقل حقوق بشرافغانستان ضمن محكوميت شديد اين جنايت هولناك؛ از دولت افغانستان، نهاد های ذيربط ملی و بين المللی جدا ميخواهد تا قاتلان و عاملين اين گونه رويداد را به پنجه قانون بسپارد.

 

با احترام

  کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان 

 


برچسب‌ها: پراکنده هاحقوق بشر
[ جمعه 12 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

 

منبع: سایت کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان

 


برچسب‌ها: فتو دردخشونت علیه زنان
[ جمعه 12 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

 

روزی می رسد که فقرا چیزی جز خود ثروتمندان برای خوردن پیدا نخواهند کرد!

 

http://picact.rozblog.com

 


برچسب‌ها: فتو دردفقرتبعیض
[ جمعه 12 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]


برچسب‌ها: فتو دردفقر
[ جمعه 12 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]


برچسب‌ها: طبیعت
ادامه مطلب
[ جمعه 12 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]


خيابان خوابها

 

 

باز بـــوی باورم خـــــاکستریست

 

واژه هـــای دفتــرم خاکستریست

 

 

پیش از ایــنها حـــال دیگر داشـتم

 

هرچــه می گفتند بـــــاور داشــتم

 

 

مــا به رنگی ساده عادت داشتیم

 

ریشـــه در گنـــج قناعت داشتیم

 

 

پیرهـا زهــر هـلاهــل خـورده انــد

 

عشق ورزان مـهر باطل خـورده اند

 

 

باز هم بحث عقیل و مـرتضی ست

 

آهن تفتــیده ی مــولا کجـــــاست

 

 

نه فقط حرفی از آهن مانده است

 

شمع بیت المال روشن مانده است

 

 

با خــــودم گفتم تو عاشق نیستی

 

آگـــــه از ســــرّ شقـــایق نیستی

 

 

غــرق در دریــا شدن کار تو نیست

 

شیعه مـــولا شــدن کــار تو نیست

 

 

بین جــمع ایســـــتاده بـر نمـــــاز

 

ابن ملجــــم هـــــا فـــراوانند بــاز

 

..........................................

 

خواستم چیزی بگویم دیــــر شد

 

واژه هایم طعــمه ی تکفیــر شـد

 

 

قصه ی نـــاگفته بسیار است باز

 

دردهـــا خـروار خــروار است بـــاز

 

 

دستهارا  باز در شبـــهای ســـرد

 

هــــــا کنید ای کودکان دوره گـرد

 

 

مژدگــانی ای خیابان خوابــــــــها

 

می رسد ته مانده ی بشقابــــها

 

 

سر به لاک خویش بردیم ای دریغ

 

نان به نرخ روز خوردیم ای دریــــغ

 

 

قصّـه هــای خوب رفت از یادهـــا

 

بی خبر مـــاندیم از بـــنیادهــــا

 

 

صحبت از عدل و عدالت نابجاست

 

ســــود در بازار ابن الوقــت هاست

 

...............................................

 

گفته ام من دردهـــا را بارهـــــــا

 

خسته ام خسته از این تکرارهـــا

 

 

ای کــــه می آید صدای گــریه ات

 

نیمه شـــبها از پس د یوار هـــــا

 

 

گــــیر خواهد کــــرد روزی روزیت

 

در گلـــوی مــال مـردم خوارهـــا

 

 

من بــه در گفتم ولیکن بشنوند

 

نکته هـــا را مـو به مو دیوارهــــا

 


برچسب‌ها: شعر
[ پنج شنبه 11 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

تلقين‌پذيري: تلقين‌ يعني‌ رايي‌ را بيان‌ كردن‌ و آراي‌ مخالف‌ را بيان‌ نكردن‌ و مخاطب‌ را در معرض‌ همين‌ راي‌ قرار دادن‌. هر وقت‌ شما در برابر هر عقيده‌اي‌ نظر مخالفان‌ آن‌ را هم‌ خواستيد نشان‌ مي‌دهد كه‌ تلقين‌پذير نيستيد. تلقين‌پذيري‌ يعني‌ قبول‌ تك‌آوايي‌.

القاپذيري: القاپذيري‌ به‌ لحاظ‌ روان‌شناختي‌ با تلقين‌پذيري‌ متفاوت‌ است‌. در القا يك‌ راي‌ آنقدر تكرار مي‌شود تا تكرار جاي‌ دليل‌ را بگيرد. اگر من‌ گفتم‌ فلان‌ گزاره‌ صحيح‌ است‌ شما از من‌ انتظار دليل‌ داريد اما من‌ به‌ جاي‌ اينكه‌ دليل‌ بياورم‌ 200 بار فلان‌ گزاره‌ را تكرار مي‌كنم‌ و كم‌كم‌ ما فكر مي‌كنيم‌ كه‌ تكرار مدعا جاي‌ دليل‌ را مي‌گيرد. يعني‌ به‌ جاي‌ اقامه‌ دليل‌، خود مدعا تكرار مي‌شود و اين‌ هنري‌ است‌ كه‌ در «پرودياگاندا» يا آوازه‌گري‌ وجود دارد. اينكه‌ رسانه‌ها وقتي‌ در دست‌ قدرت‌ها قرار مي‌گيرند آنها خوشحال‌ مي‌شوند به‌ دليل‌ وجود همين‌ روحيه‌ القاپذيري‌ در مردم‌ است‌. و الا اگر ملتي‌ القاپذير نباشد هرچه‌ كه‌ رسانه‌ها بگويند چون‌ دایماً دليل‌ مي‌خواهند كسي‌ از به‌ دست‌ گرفتن‌ راديو و تلويزيون‌ اظهار خوشحالي‌ نمي‌كند.

تقليد: منظور من‌ از تقليد نه‌ آنست‌ كه‌ در فقه‌ گفته‌ مي‌شود. مراد، تقليد به‌ معناي‌ روانشناختي‌ آن‌ است‌. يعني‌ اينكه‌ من‌ آگاهانه‌ يا ناآگاهانه‌ تحت‌ الگوي‌ شخصي‌ باشم‌. يعني‌ من‌ خودم‌ را مانند تو مي‌كنم‌ و به‌ تو تشبه‌ مي‌جويم‌ و تقليد، يعني‌ من‌ تو را الگو گرفته‌ام‌. آن‌چه‌ كه‌ در عرفان‌ گفته‌ مي‌شود كه‌ تشبه‌ به‌ خدا بجوييد اگر اين‌ كار را با انسان‌ها انجام‌ داديم‌ تعبير به‌ تقليد مي‌شود و اين‌ تقليد هم‌ در اديان‌ و مذاهب‌ و هم عرفان‌ مورد توبيخ‌ است‌.

تعبد: تعبد يعني‌ سخني‌ را پذيرفتن‌ صرفاً به‌ اين‌ دليل‌ كه‌ فلان‌ شخص آن‌ را گفته‌ است‌. يعني‌ اينكه‌ اگر این صورت‌ استدلالي‌ من‌ ذهن‌ من‌ را آزار ندهد كه‌ «فلان‌ گزاره‌ صحيح‌ است‌ چون‌ فلان‌ شخص گفته‌ است: فلان‌ گزاره‌ صحيح‌ است»، من‌ اهل‌ تعبدم‌. آيه‌اي‌ در قرآن‌ است‌ كه‌ معمولاً كمتر نقل‌ مي‌شود «اتخذو احبارهم‌ و رهبانهم‌ من‌ دون‌ا...» كه‌ در باب‌ روحانيت‌ نصاري‌ و يهود است‌ كه‌ فراوان‌ مي‌گويد كه‌ يهوديان‌ و نصاري‌ روحانيون‌ خود را مي‌پرستيدند من‌ دون‌ا... (به‌ جاي‌ خدا يا علاوه‌ بر خدا). صحابي‌ از امام‌ باقر مي‌پرسد كه‌ آيا واقعاً مي‌پرستيدند حضرت‌ در جواب‌ مي‌گويد هرگز اين‌گونه‌ نيست؛ روحانيون‌ مسيحي‌ به‌ مردم‌ نمي‌گفتند كه‌ ما را بپرستيد و اگر هم‌ مي‌گفتند كسي‌ نمي‌پرستيد. اما اينكه‌ قرآن‌ به‌ آنها اين‌ نسبت‌ را مي‌دهد به‌ اين‌ دليل‌ است‌ كه‌ رفتاري‌ كه‌ با خدا بايد مي‌داشتند با روحانيون‌ خود داشتند.

مجموعه‌ عوامل‌ دسته‌ دوم‌ ناشي‌ از يك‌ عمل‌ واحد است‌ و آن‌ اينكه‌ ما «زندگي‌ اصيل»‌ نداريم‌. زندگي‌ اصيل‌ به‌ تعبير روانشناسان‌ انسان‌گرا و به‌ تعبير عرفا يعني‌ زندگي‌ براساس‌ فهم‌ و تشخيص خود. زندگي‌ اصيل‌ را فقط‌ كساني‌ انجام‌ مي‌دهند كه‌ دو سرمايه‌ دارند؛ عقل‌ در مسائل‌ نظري‌ و وجدان‌ در مسائل‌ عملي‌.

شخصيت‌پرستي‌: كمتر مردمي‌ به‌ اندازه‌ ما شخصيت‌پرستند و شخصيت‌پرستي‌ جز اين‌ نيست‌ كه‌ شخصيتي‌ خود را بر ما عرضه‌ مي‌كند و خوبي‌هايي‌ كه‌ در زندگي‌ اطراف‌ خودمان‌ نمي‌بينيم‌ از سر توهم‌ به‌ او نسبت‌ مي‌دهيم‌ و او را به‌ دست‌ خودمان‌ بزرگ‌ مي‌كنيم‌.

تعصب: تعصب‌ هم‌افق‌ با شخصيت‌پرستي‌ است‌. تعصب‌ به‌ معناي‌ چسبيدن‌ به‌ آنچه‌ كه‌ داريم‌ و نگاه‌ نكردن‌ به‌ چيزهاي‌ فراواني‌ كه‌ نداريم‌. اگر من‌ شيفته‌ آن‌چه‌ كه‌ دارم‌ شدم‌ و فكر كردم‌ که جاي‌ نداشته‌ها را هم‌ برايم‌ مي‌گيرد من‌ نسبت‌ به‌ آن‌ تعصب‌ پيدا كرده‌ام‌ و اينجاست‌ كه‌ من‌ نسبت‌ به‌ كساني‌ كه‌ به‌ آن‌ وفاداري‌ ندارند دو ديدگاه‌ پيدا مي‌كنم‌. گروهي‌ خودي‌ مي‌شوند و گروهي‌ غيرخودي‌. قرآن‌ خودي‌ و غيرخودي‌ را رد كرده‌ است‌ چرا كه‌ درباره‌ حب‌ و بغض‌ مي‌گويد وقتي‌ با گروهي‌ دشمنيد دشمني‌ باعث‌ نشود درباره‌ آنها عدالت‌ و انصاف‌ را فراموش‌ كنيد. درباره‌ دوستي‌ هم‌ مي‌گويد هميت‌ جاهليت‌ شما را نگيرد. هميت‌ جاهليت‌ يعني‌ اينكه‌ چون‌ فلاني‌ از قبيله‌ من‌ است، طرف‌ او را چه‌ ظالم‌ باشد چه عادل‌، مي‌گيرم‌. به‌ عبارت‌ ديگر ويژگي‌هاي‌ خود او مهم‌ نيست‌ بلكه‌ ويژگي‌هاي‌ تعلقي‌ او مهم‌ است‌.     

اعتقاد به‌ برگزيدگي: هر كدام‌ از ما اگر به‌ خودمان‌ رجوع‌ كنيم‌ مي‌بينيم به‌ نوعي‌ فكر مي‌كنيم‌ که به‌ نوعي‌ مورد لطف‌ خدا هستيم‌. يعني‌ درست‌ است‌ كه‌ ممكن‌ است‌ وضع‌ ما به‌ مو بند باشد اما پاره‌ نمي‌شود و اكثر اهمالها و بي‌توجي‌ها ناشي‌ از همين‌ نكته‌ است‌. لاپينيس‌ اصطلاحي‌ داشت‌ كه‌ براي‌ موارد ديگري‌ به‌ كار مي‌برد. اين‌ اصطلاح‌ «هماهنگي‌ پيش‌ بنياد» بود به‌ معني‌ اينكه‌ گويا همه‌ امور از پيش‌ حاصل‌ آمده‌ است‌. گويا ما اين‌ هماهنگي‌ پيش‌بنياد را راجع‌ به‌ خودمان‌ قایليم‌


برچسب‌ها: نقد
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 11 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

(مصطفی ملکیان (زاده ی ۱۳۳۵ خورشیدی در شهرستان شهرضا، استان اصفهان) متفکر، نویسنده، مترجم و ویراستار و روشنفکر بر جسته ی ایرانی است.)

در صد سال‌ اخير كسانی‌ كه‌ درباره‌ مشكلات‌ جامعه‌ سخن‌ گفته‌اند و مطالعه‌ كرده‌اند معمولاً مجموعه‌ علل‌ و عواملی‌ كه‌ باعث‌ اين‌ همه‌ مشكلات‌ علمی‌، بيچارگی‌ و بدبختی و مسائل‌ نظری‌ برای جامعه‌ شده‌ است‌ را بيشتر در سه‌ محور كندوكاو كرده‌اند. اولين‌ محور، مداخله‌ كشورهای‌ خارجی‌، استعمار و انواع‌ و اقسام‌ سلطه‌طلبی‌ها بوده‌ است‌. دومين‌ نكته‌ رژيم‌های‌ سياسی‌ حاكم‌ و مساله‌ سوم‌ تلقی‌ مردم‌ از دين‌ بوده‌ است‌. اين‌ سه‌ عامل‌ تاكنون‌ بيشتر مورد تاكيد بوده‌ است‌ و بسته‌ به‌ ديدگاه‌های‌ مختلف‌ بر يكی‌ از اين‌ عوامل‌ بيشتر تاكيد شده‌ است‌. اگرچه‌ معمولاً كسی‌ هم‌ نيست‌ كه‌ دو عامل‌ دیگر را انكار كرده‌ باشد.

اما مساله‌ای‌ كه‌ مهمتر از اين‌ سه‌ عامل‌ است‌ وضع‌ فرهنگی‌ مردم‌ است‌. به‌ تعبير ديگر آسيب‌شناسی‌ فرهنگی‌ مردم‌ ايران‌ و اينكه‌ به‌ لحاظ‌ فرهنگی‌ چه‌ امور نامطلوبی‌ در ذهن‌ و ضميرشان‌ راسخ‌ شده‌ است. بنابراين‌ سخنان‌ من‌ به‌ معنای‌ انكار سه‌ عامل‌ ديگر نيست‌. ولی‌ تاكيد بر اين‌ است‌ كه‌ مهم‌تر ازآن‌، نگرش‌های‌ فرهنگی‌ ماست‌.
در باب‌ نگرش‌های‌ فرهنگی‌ من‌ يك‌ تفسير دوگانه‌ دارم‌. من‌ معتقدم‌ وقتی‌ گفته‌ می‌شود كه‌ از ماست‌ كه‌ بر ماست‌ و اينكه‌ گفته‌ می‌شود ما بايد از درون‌ تغيير كنيم‌ دو نوع‌ تغييركردن‌ مراد است‌ كه‌ من‌ به‌ يك‌ نوع‌ آن‌ می‌پردازم‌. 


برچسب‌ها: نقد
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 11 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

 


برچسب‌ها: بامزه!
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 11 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]
[ پنج شنبه 11 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

سرها در گریبان است.

کسی سربر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را

نگه جز پیش پا را دید نتواند

که ره تاریک و لغزان است

وگر دست محبت سوی کس یازی

به اکراه آورد دست از بغل بیرون

که سرما سخت سوزان است

نفس کز گرمگاه سینه می آید برون ابری شود تاریک

چو دیوار ایستد در پیش چشمانت

نفس کاین است پس دیگر چه داری چشم

زچشم دوستان دور یا نزدیک

مسیحای جوان مرد من ای ترسای پیر پیرهن چرکین

هوا بس ناحوانمردانه سرد است...آی...

دمت گرم و سرت خوش باد

سلامم را تو پاسخ گوی در بگشای!

منم من میهمان هر شبت لولی وش مغموم

منم من سنگ تیپا خورده رنجور 

منم دشنام پست آفرینش نغمه ناجور

نه از رومم نه از زنگم همان بیرنگ بیرنگم

بیا بگشای در بگشای دلتنگم

حریفا میزبانا میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد

تگرگی نیست مرگی نیست

صدایی گر شنیدی صحبت سرما و دندان است

من امشب آمدستم وام بگذارم

حسابت را کنار جام بگذارم

چه می گویی که بیگه شد سحر شد بامداد آمد

فریبت می دهد برآسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا! گوش سرما برده است این یادگار سیلی سرد زمستان است

و قندیل سپهر تنگ میدان مرده یا زنده

به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود پنهان است

حریفا! رو چراغ باده را بفروز شب با روز یکسان است

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

هوا دلگیر درها بسته سرها در گریبان دستها پنهان

نفس ها ابر دل ها خسته و غمگین

درختان اسکلت های بلور آجین

زمین دلمرده سقف آسمان کوتاه

غبار آلوده مهروماه
زمستان است......

 


برچسب‌ها: شعر فارسی
[ پنج شنبه 11 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

به علت فقر مالی اين دختر بچه روزانه 8 ساعت به همراه پدرش در ساختمان‌های در حال ساخت در نقش یک کارگر ساختمانی فعالیت می‌کند تاریخ درج خبر تیر90 ).)

به نوشته دنیای اقتصاد، پدر این دختر بچه یگانه می‌گوید: چون کسي را ندارم مجبورم دخترم را روزانه به سر ساختمان بیاورم که با توجه به اینکه زمان رفت و آمدم به شهر مامازن 6 ساعت است به شدت دخترم خسته و اذیت می شود.
او می‌گوید: در مامازن یک اتاق اجاره کرده که ماهانه 100 هزار تومان اجاره می‌دهد.
پدر یگانه می‌گوید: به دليل اينكه يگانه را روزها سر ساختمان مي‌آورم، او نيز پا به پاي من كار مي‌كند و فعاليت‌هاي سبكي همچون حمل‌ كيسه‌هاي مصالح ساختماني را انجام مي‌دهد. او می‌گوید: یگانه چند روز پیش به خاطر گرد و خاک ناشی از گچ و سیمان مریض شده و یک شب تمام تب کرده است.
این کارگر كوچك ساختمانی امیدوار است که مسوولان و شرکت‌های ساختمانی برای استخدام پدرش به عنوان یک سرایدار از خانواده‌اش حمايت مالي كنند.
متن زیرگفت‌وگو با این کودک 5 ساله است، دختری که اگر چه فقیر است، اما پدرش برای تربیت او نهایت تلاش خود را کرده است.

یگانه! چرا اینجا کار می‌کنی؟
پدرم مریض است و پول نداریم. من هر روز با او می‌آیم که در خانه تنها نباشم. پدرم پایش درد می‌کند هر وقت کیسه‌های سیمان را بلند می‌کند اذیت می‌شود و شب‌ها از شدت درد خوابش نمی‌برد. من زور ندارم، اما کمکش می‌کنم که کمتر اذیت شود.
خانه‌تان کجاست؟ 
خیلی دور است ما در خانه‌مان یخچال و تلویزیون و تلفن نداریم.
چرا پیش مادربزرگ یا خاله‌ات نمی‌روی؟          
مادرم مرده است. تازه مادربزرگم هم مرده و خاله و عمه هم ندارم.
چه درخواستي از مسوولان داري؟       
پدرم نمی‌تواند کار کند، اما اگر کار نکند پول نداريم. هیچ‌ کس کمکمان نمی‌کند. پدرم می‌گوید اگر سرایدار یک ساختمان شود زندگی‌مان خوب می‌شود.

http://www.tabnak.ir

 


برچسب‌ها: درد نوشته ها فتو دردفقر
[ چهار شنبه 10 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

خبرنگار هفته نامهء امریکایی بنام نیوریپوبلیک در گزارشی تصویر فقر و بیچاره گی را در افغانستان ارایه کرده است. انابادخین خبرنگار این هفته نامهء امریکایی به یک روستا در ولایت بلخ رفته و گزارشی از حکایت یک زن ازاین روستا را تهیه کرده است که چگونه برای حفظ زنده گی کودک نوزادش تلاش می کند. 
زمانیکه ذاکرالله از شدت درد پیچ و تاب می خورد، پوست کمر و ران هایش ازاستخوان جدا شده و کشال مانده بود، مادرش به خاطر رفع کردن سردردی کودک اش که به باور او ناشی از گرسنگی بود، محلول کبود رنگی را که خود تهیه کرده، به سر و پیشانی وی مالیده بود.           
یک بخاری کهنه نزدیک لحاف آبی رنگ ذاکرالله گذاشته شده بود که با خس و خاشاک و تپی حیوانات روشن شده و دود آن خیلی بیشتراز تولید حرارت آن بود.  
خوری گل، جزاینکه کودک 40 روزه اش را در غنداق ببندد، دیگر چه کاری را انجام داده می توانست؟         
خوری گل 5 طفل دیگرش را هم در چنین غنداق های که با مهره و روپیه ها تزیین شده بود، کلان کرده است.
مادر، طفلش ذاکرالله را به سینه چپ خود نزدیک ساخت. اما در آن یک قطره شیرهم وجود نداشت، زیرا خوری گل و هفت عضو دیگر خانواده وی صبح، چاشت و شب جز اندکی برنج چیز دیگر برای خوردن نداشتند.        
در روستای که خوری گل زنده گی می کند، 40 خانهء گلی دیگر وجود دارد. تعداد کمی باشنده های آن از این موضوع باخبر اند که در ده سال گذشته ملیارد ها دالر به افغانستان کمک شده است.      
در حالیکه افغانستان در مرگ و میر مادران و اطفال در جهان جای دوم را دارد، کمک های بین المللی در این کشور در زنده گی اطفال تغییر اندک به میان آورده است.          
گفته می شود که در افغانستان درهر نیم ساعت یک کودک در نتیجه عوامل چون سوی تغذی که جلوگیری آن ناممکن نیست، از بین می روند.      
مسوول صحت عامه ولایت بلخ جایی که نفوس آن دو ملیون تن تخمین می گردد، می گوید، 77 در صد مرگ و میر اطفال در این ولایت به دلیل سوء تغذی می باشد.    
به این معنی که در ولایت بلخ نزدیک به 40 هزار کودک که اکثریت آن ها نوزادان چون محمد ذاکرالله و یا اطفالی اند که تازه به سرپا آمده اند، به خاطرگرسنه گی بین مرگ و زنده گی دست و پا می زنند. 
دلایل سوء تغذی در افغانستان واضح است. در آب آشامیدنی ویروس های امراضی وجود دارند که با نوشیدن آن اطفال به مرض اسهال دچار شده، بدین وسیله آب بدن آن ها خشک می شود. 
آن مادران که خوراک شان تنها برنج، نان خشک و چای می باشد، نیز ازگرسنگی رنج می برند. این خانم ها بی آن هم به خاطر تولد پی هم چندین طفل با ضعف و ناتوانی دچار می باشند.      
چندین زن همسایه به خاطر به خانهء خوری گل آمده بودند که اگر محمد ذاکرالله چشم از جهان بپوشد به مادر وی اظهار تسلیت و همدردی کنند. در خانه خوری گل بوی، دود خس و خاشاک، تپی سوختانده شدهء حیوانات و اندکی هم بوی تریاک به مشام می رسید.   
در این مناطق مواد مخدر به خاطر تسکین درد، رفع گرسنگی و آرامش اعضای بدن استفاده می گردد.         
انابادخین نویسندهء این گزارش در ادامه می نویسد، او از این زنان مهمان پرسید که آیا در قریه شما کدام طفل دیگر که به سوی تغذی مصاب باشد، هم موجود است، یا نه؟
همهء این زنان در پاسخ به یک صدا گفتند که تمام اطفال ما مانند ذاکرالله دچار تکلیف اند.         
این خبرنگار بازهم پرسید که ذاکرالله پس از تولد چه مقدار وزن خود را از دست داده است. خانم ها پاسخ دادند که در قریهء آن ها ترازو نیست تا وزن طفل شان را بدانند.      
نویسنده در پایان می نویسد:
ذاکرالله حتی اگر زنده هم باقی بماند. بازهم زنده گی به طریقهء سنتی و کهنه، نه قوانین عصر جدید تصویر زنده گی او را از قبل رقم زده است.       
ذاکر الله پسری خواهد بود که هر روز در زیر آفتاب سوزان بوته و هیزم جمع آوری خواهد کرد. آن را به بازار برده، به فروش خواهد رسانید.  
زمانی که جوان شود بیشتر وقت زنده گی اش را برای کشیدن آب از چاه جهت آبیاری زمین ها خواهد گذشتاند.
او هیچ گاه به شکم سیر نان نخواهد خورد و همسرش با تولد کودک دومش پیر خواهد شد. او نیز برای فراموش کردن رنج و زحمت زنده گی از تریاک استفاده خواهد کرد.           
اما احصاییه های امروزی نشان می دهند که عذاب و زحمت او خیلی دوام دار نخواهد بود، زیرا با وجود کمک کننده های بین المللی و تعهدات آن ها برای تامین یک زنده گی آرام و مرفه، اوسط زنده گی مردم افغانستان فقط 44 سال می باشد

منبع: http://da.azadiradio.org

 


برچسب‌ها: دردنوشته هافقر
[ چهار شنبه 10 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

تو کز محنت دیگران بی غمی و غیره..

منبع عکس ها:http://www.1dar1.com


برچسب‌ها: فتو دردفقر
[ چهار شنبه 10 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]
صفحه قبل 1 ... 10 11 12 13 14 ... 23 صفحه بعد
درباره وبلاگ

چه آسان شعر می‌سراییم و از انسانیت و حقوق بشر و صدها واژه‌ی از تداعی افتاده‌ی رنگین دیگر دم می‌زنیم. اما آن سوتر از دیوار بلند غرورمان، فراموشی‌مان و روزمرّه‌گی‌مان شعرها کشتار می‌شوند. انسانیت و حقوق بشر در گنداب‌ها دست و پا می‌زند و قاموسی به حجم تاریخ دور و نزدیک از واژگان زنده؛ گرد فراموشی می‌گیرد. چه ساده فراموش می‌کنیم مرگ «شعر» در جامه‌ی انسان را.. آری.. از شعرستانیم و از شعر بی‌خبر و از نزدیک‌ترین‌ها چه دورترین..
امکانات وب