بوم کهن (از ش ش شب) 
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز

من سپهرت وطن دوست دارم

خاکت از جان و تن دوست دارم


کوه تو دشت تو رودبارت

شبنمت در چمن دوست دارم


ای هنر با تو آغاز گشته

من تو مهد سخن دوست دارم


من تو شرق فروغ یزدان

چیره بر اهرمن دوست دارم


با سلاح قلم پاسداری

از وجود تو من دوست دارم


بر جهان بر شوی تا ای جان

جان فدایت شدن دوست دارم


کودکت زال و هم برنایت

خلقت از مرد و زن دوست دارم


تا به رگ های من خون جوشد

من تو بوم کهن دوست دارم..



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها: شعر فارسی
[ شنبه 29 بهمن 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

درباره وبلاگ

چه آسان شعر می‌سراییم و از انسانیت و حقوق بشر و صدها واژه‌ی از تداعی افتاده‌ی رنگین دیگر دم می‌زنیم. اما آن سوتر از دیوار بلند غرورمان، فراموشی‌مان و روزمرّه‌گی‌مان شعرها کشتار می‌شوند. انسانیت و حقوق بشر در گنداب‌ها دست و پا می‌زند و قاموسی به حجم تاریخ دور و نزدیک از واژگان زنده؛ گرد فراموشی می‌گیرد. چه ساده فراموش می‌کنیم مرگ «شعر» در جامه‌ی انسان را.. آری.. از شعرستانیم و از شعر بی‌خبر و از نزدیک‌ترین‌ها چه دورترین..
امکانات وب