فنجان شش میلیونی و خواهران گرگ نما 
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز

فنجانی که لیدی گاگا در آن چای نوشیده بود به قیمت 47 هزار پوند به فروش رفت.
این فنجان تنها یکبار توسط این ستاره موسیقی امریکا مورد استفاده قرار گرفت اما همین مسئله کافی است تا طرفداران وی هزاران دالر برای تصاحب آن هزینه کنند.     
گفته می شود که خرید این فنجان حدود 1300 درخواست داشته است اما امروزه بالاخره صاحب اصلی این فنجان طی یک مزایده مشخص شد و مبلغ 6 میلیون ین برای داشتن این فنجان پرداخت کرد.
این فنجان از جنس چینی بوده و لیدی گاگا در کنفرانس در توکیو در سال 2011 از آن چای نوشیده است. وی این پول را برای کمک به مردم آسیب دیده از سونامی سال گذشته صرف خواهد کرد.
وی به خبرنگاران گفته بود که این فنجان با جای روژلب وی روی آن به زبان ژاپنی نوشته شده است ما برای جاپان دعا می کنیم به همراه امضای او بسیاری از نیازمندان را همراهی خواهد کرد.

http://www.pamirpress.comمنبع خبر

و اکنون چشمانی که امیدوارانه به دنیایی می نگرند که در آن 6 میلیون ین، برای یک فنجان خالی پرداخته می شود:

این سه خواهر با ظاهری شبیه به گرگ، در هندوستان زندگی می کنند. ساویتا  ۲۳)ساله )، مونیشا ( ۱۸ ساله ) و ساویتری سانگیل ( ۱۶ ساله ) نام های این ۳ خواهر است.

اما این سه خواهر به دلیل نداشتن پول کافی، نمی توانند از دست این موهای اضافی خلاصی پیدا کنند. این خواهران خواستار کمک مردم برای رهایی از این دردسر شده اند، چون معتقدند که این ظاهر ترسناک، مانع ازدواج آنها در آینده خواهد.

 

منبع:

http://www.shadaneh.com 



نظرات شما عزیزان:

پریا
ساعت15:18---8 خرداد 1391
سلام
وبلاگ بسیارجالبی دارید
از لحاظ فکری خودم را به شما نزدیک می بینم...
خواهش میکنم به من سر بزنید و اگر موافق با تبادل لینک بودید خبرم کنید.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها: هم گوهران کمک
[ یک شنبه 7 خرداد 1391 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

درباره وبلاگ

چه آسان شعر می‌سراییم و از انسانیت و حقوق بشر و صدها واژه‌ی از تداعی افتاده‌ی رنگین دیگر دم می‌زنیم. اما آن سوتر از دیوار بلند غرورمان، فراموشی‌مان و روزمرّه‌گی‌مان شعرها کشتار می‌شوند. انسانیت و حقوق بشر در گنداب‌ها دست و پا می‌زند و قاموسی به حجم تاریخ دور و نزدیک از واژگان زنده؛ گرد فراموشی می‌گیرد. چه ساده فراموش می‌کنیم مرگ «شعر» در جامه‌ی انسان را.. آری.. از شعرستانیم و از شعر بی‌خبر و از نزدیک‌ترین‌ها چه دورترین..
امکانات وب