شعری برای کارگران جان باخته ی معادن ایران(روستای باب نیزو) از غلامرضا نصراللهی 
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز

 

نگاه  مبهوت چراغ  کلاه ایمنی 

آمیختن تاریکی ازلی  با نورهای شتابزده

زمختی نوازش دست های ذغالی  در رویاهای کودکان

بوی تند گاز متان

دست های مدفون در خاک و خون

انفجار بغض همسران شب بیدار

ریزش آوار خاطرات تلخ برآلبوم خانوادگی

گورستان متروک کارگران باب نیزو

نگاه  مبهوت  چراغ  کلاه ایمنی!

 

 



نظرات شما عزیزان:

غلامرضا نصراللهی
ساعت2:26---5 دی 1392
زیباست
دست های خون الود
فرش های رنگارنگ
تیراژ درد تو را نمی دانند
اسکناس های ولگرد و
کفشهای بی درد
شعر از غلامرضا نصراللهی


غلامرضا نصراللهی
ساعت2:21---5 دی 1392
با سلام و احترام

شعر دیگری از این جانب تقدیم می شود اگر مناسب بود از آن در سامانه اینترنتی خود استفاده کنید.
پاسخ: سلام و سپاس از شما دوست شاعر و مهربان..


این غروب جاودانه است...
ساعت14:06---13 آبان 1392
نفرین باد دنیای سرمایه داری
از هالیوود تا اسکارهای پوک از گولدن گلابهای خمیری تا بلدرچینهای اتلانتیک!!
از دیوید بکامهای پا طلایی تا کودکی که دیشب تو سودان از گرسنگی مرد
از نوبلهای آبکی تا فیسقوبهای شهر بازی
از فاضلابهای واشنگتون تا باغ عدن
از قرن بوق تا خطوط مورب بوف کور
از پریشان گویی من تا خزعبلات ناشیانه سگی هار ههههههههه
از مهمونیه خاله ریزه تا شک زیبای کوروش
از تاریخ زیبای سفسطه تا عربده کشیهای متنی پیر
از سردردهای متعارف تا رشد زیبای تباهی
از سرماخوردگی من تا عکس سیاه و سفید دوباره من
و
سرانجام این مرگ است که آرامش میخواهد...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها: شعر فارسیشعر اجتماعیکارگرانکارگران معدن
[ شنبه 20 مهر 1392 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

درباره وبلاگ

چه آسان شعر می‌سراییم و از انسانیت و حقوق بشر و صدها واژه‌ی از تداعی افتاده‌ی رنگین دیگر دم می‌زنیم. اما آن سوتر از دیوار بلند غرورمان، فراموشی‌مان و روزمرّه‌گی‌مان شعرها کشتار می‌شوند. انسانیت و حقوق بشر در گنداب‌ها دست و پا می‌زند و قاموسی به حجم تاریخ دور و نزدیک از واژگان زنده؛ گرد فراموشی می‌گیرد. چه ساده فراموش می‌کنیم مرگ «شعر» در جامه‌ی انسان را.. آری.. از شعرستانیم و از شعر بی‌خبر و از نزدیک‌ترین‌ها چه دورترین..
امکانات وب