موسی و یهود از دیدگاه فروید (ریشه‌ی یکتاپرستی) 
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز

کلمه‌ی موسی می‌تواند از کلمه‌ی موس که در مصری به معنای بچه است؛ گرفته شده باشد و نه همان طوری که داستان مذهبی می‌گوید از کلمه‌ی عبری موشه به معنای از آب گرفته شده. فروید بر این نظر است که داستان تولد و کودکی موسی، در اصل مشابهتی کلّی با افسانه‌ی معیار تمام ملل در خصوص قهرمان دارد که معمولاً عبارت است از اینکه قهرمانی اصیل‌زاده (مثلاً شاهزاده) به دلایلی که می‌تواند بیمناکی پدر از آینده‌ی پسر و احتمال شورش علیه او باشد؛ از همان کودکی از خانه رانده می‌شود (آشکار یا مخفیانه) و این پسر در جایی دیگر یا توسّط یک حیوان یا خانواده‌ی فقیری بزرگ می‌شود و سرانجام نیز افسانه تحقق می‌یابد. فروید برخی از عناصر موجود در این افسانه‌ها را استعاراتی از واقعیت می‌داند. مثلاً سبد را استعاره‌ای از شکم مادر یا رحم، و آب یا رود را استعاره‌ای از آب درون رحم که جنین در آن قرار دارد به حساب می‌آورد. اما تفاوت بسیار مهمی که از نگاه فروید افشاگر اصل داستان موسی است؛ این است که موسی گویا در خانواده‌ای فقیر متولد شده و بر خلاف افسانه‌ی معیار، در دامان خانواده‌ی شاهی بزرگ می‌شود. فروید با نظری به تاریخ مصر و وقایعی که بین سال های 1375 و 1358 پیش از میلاد و در زمان سلسله‌ی هجدهم در مصر روی داده و مطابقت دادن متن تورات و سایر متون یهود درباره‌ی خروج یهودیان از مصر، به استنتاج جالبی دست یافته است. در روایت او آمن‌هوتب چهارم فرزند آمن هوتب سوم وجود دارد که بر خلاف مذهب رایج مصریان آن زمان، ظاهراً با شنیدن سرودی از زبان یکی از کاگران یا خدمتگزاران پدر که احتمالاً اهل اُن بوده با محتوای پرستش و ستایش خدای خورشید، به این مذهب گرایش می‌یابد. و بعد از اینکه در نتیجه‌ی درگذشت ولیعهد پدر پیش از رسیدن به سلطنت، به پادشاهی مصر می‌رسد؛ مذهب خدای خورشید یا آتون پرستی را در مصر به عنوان مذهب رسمی اعلام کرده و سایر مذاهب را ممنوع اعلام می‌نماید. دلیل مهمی که فروید برای این گرایش آمن‌هوتب و نیز ممنوع کردن مذاهب دیگر و اجباری نمودن مذهب یکتاپرستی خدای خورشید نام می‌برد؛ فتوحات گسترده‌ی سلسله‌ی هجدهم و گسترش امپراتوری مصر است که لازمه‌ی یکپارچگی و انسجام چنین امپراتوری پهناوری از دیدگاه آمن‌هوتب، وجود یک مذهب یگانه و مهم‌تر از آن مذهب یکتاپرستی بوده است. وی نام خود را نیز از آمن‌هوتب به آخناتون تغییر می‌دهد. سلطنت آخناتون 17 سال به درازا می‌کشد ولی مذهب مورد پذیرش وی، قبول عام نمی‌یابد و پس از درگذشت وی مصریان دوباره مذهب گذشته‌ی خود را اختیار می‌کنند. ولی در دستگاه حکومت آخناتون فردی حضور دارد که فروید وی را همان موسایی می‌داند که موجب خروج بنی‌اسراییل از مصر گردیده است. وی یک فرد مصری جاه طلب است که در نظر دارد مذهب آخناتون را در جایی بیرون از مصر توسعه دهد و در واقع ملت و امپراتوری جدیدی حول این مذهب برپا سازد. بر اساس بررسی‌ها و حدسیات فروید وی احتمالاً یکی از حکمرانان نواحی مرزی مصر بوده است. او در معیت اطرافیان، دوستان و اقوام مصری خود (که بعدها لاویان خوانده می‌شوند) که ایشان نیز پیرو مذهب آخناتون بوده‌اند؛ به سراغ یهودیان رفته و آنها را به خروج از مصر تشویق و ترغیب می‌نماید. در دوران پس از درگذشت آخناتون، مصر به مدت چندین سال در هرج و مرج بوده و لذا فرصت درخشانی برای خروج فراهم بوده است. موسای مصری، بنی اسراییل را در حدود سال 1350 پیش از میلاد از مصر خارج ساخته و می‌کوشد قوانین مذهب جدید را بر ایشان تحمیل نماید. اما چون در عین حال بر آن است که اصالت مصری بودن این مذهب نیز فراموش نگردد؛ لذا رسم ختنه را که سنتی مصری است؛ اجباری می‌سازد این در حالی است که در مذهب جدید ساختن هرگونه تصویری از خدا، هرگونه سحر و جادو و نیز زندگی پس از مرگ انکار می شود. اما مذهب موسای مصری، درست به مانند مصریان، در بین بنی اسراییل نیز چندان با توفیق پذیرش مواجه نمی‌گردد و شورش‌های بسیاری را پدید می‌آورد که در متون مقدس یهود اشارات مختصری بدان رفته است همچون گوساله‌ی سامری. بنا بر دیدگاه فروید، موسای مصری در یکی از همین شورش‌ها کشته می‌شود. تا پیش از آن بنی‌اسراییل مدت‌های مدیدی در صحرا سرگردان بوده و تقاضاهای موسا از سلاطین کشورهای اطراف برای پناهندگی، بی‌جواب می‌ماند. پس از کشته شدن موسا، قوم یهود اکثراً مذهب او را به دست فراموشی می‌سپارند ولی تقریباً مطابق با برخی مفاهیم روانکاوی فردی فروید همچون واپس‌زدگی، پس از یک دوره‌ی فراموشی سرانجام در ناحیه‌ی قادش (نواحی مجاور عربستان، فلسطین و سینایی) با قبایل مدین که دارای خدایی به نام یهوه خدای آتش‌فشان‌ها، که خدایی محلی و بسیار خونریز بوده روبه‌رو می‌شوند. قبایل مدین شاید به منظور حفاظت مذهب خود در برابر مذهب  یهودیان بازگشته از مصر که  از کشتن موسا پشیمان شده و لاویان سعی بر تداوم  مذهب او داشته‌اند؛ به مذهب ایشان روی خوش نشان می‌دهند و اتحاد لاویان و زعمای مذهبی مدینی، منجر به پیدایش مذهبی التقاطی با محوریت پرستش یهوه می‌گردد. همچنین داستان عهد یهوه با ابراهیم در مورد بخشیدن سرزمین‌های فلسطین و عراق و... مشروط به رعایت سنت ختنه، در اینجا ساخته و پرداخته می‌شود که برای همیشه ارتباط ختنه‌ی یهودی را با سنت ختنه‌ی مصری قطع نمایند. فروید بر این گمان است که در رویداد قادش، موسای دیگری پرداخته می‌شود که مدتی چوپان دیترو (شعیب در متون اسلامی) و سپس داماد او بوده است. در سالیان بعد از آن لاویان یا اعقاب همان همراهان و خویشاوندان موسای مصری، در نقش بزرگان مذهب ظاهر شده و حساسیت فراوانی را در برپاداشتن آداب قربانی و سایر مناسک و تشریفات مذهبی معمول می‌دارند که البته بسیاری از این اعمال و تشریفات، ارتباطی با آموزه‌های موسای مصری نداشته و در واقع بدعت‌هایی برای حفظ جایگاه ویژه‌ی خود بوده است. در تقابل با این بدعت‌ها و انحرافات از مذهب موسای مصری، در طول سالیان درازی که دست‌کم 900 سال تا تثبیت متن تورات به وسیله‌ی عذرا در حدود 500 پیش از میلاد به طول انجامیده است؛ بوده‌اند کسانی از میان یهودیان که سعی در احیای مذهب اصلی موسا داشته و در ادبیات یهود بدیشان نیز عنوان پیامبر اتلاق گردیده است.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها: نقد دین و اعتقادات ریشه ی یکتاپرستی
[ پنج شنبه 12 شهريور 1394 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

درباره وبلاگ

چه آسان شعر می‌سراییم و از انسانیت و حقوق بشر و صدها واژه‌ی از تداعی افتاده‌ی رنگین دیگر دم می‌زنیم. اما آن سوتر از دیوار بلند غرورمان، فراموشی‌مان و روزمرّه‌گی‌مان شعرها کشتار می‌شوند. انسانیت و حقوق بشر در گنداب‌ها دست و پا می‌زند و قاموسی به حجم تاریخ دور و نزدیک از واژگان زنده؛ گرد فراموشی می‌گیرد. چه ساده فراموش می‌کنیم مرگ «شعر» در جامه‌ی انسان را.. آری.. از شعرستانیم و از شعر بی‌خبر و از نزدیک‌ترین‌ها چه دورترین..
امکانات وب