ماورای اختلاس...!! 
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز

دزدی، سرقت، اختلاس.. مفاهیمی دیرآشنا، مهیب و دردآور که نشان از برهم زدن یکی از اساسی‌ترین هنجارها و قواعد بازی زندگی، در یک اجتماع سالم دارند یعنی: فعالیت مشروع اقتصادی و ضرورت پاس داشتن مال و دارایی های افراد. از چرایی پدید آمدن این کج‌رفتاری ها درمی‌گذریم که به طور کلی ریشه در میزان دوری و نزدیکی به ساختارهای آن «اجتماع سالم» داشته و کم و بیش در همه جای جهان نمونه‌های آنها را می‌توان یافت. ولی در این مختصر سخن ما بر سر میزان خارج از تصور و کم‌نظیر این کج‌رفتاری ها و صد البته بدترین گونه‌ی آن یعنی اختلاس در ایران امروز است. اختلاس که به بیانی ساده یعنی سواستفاده از قدرت دولتی و حکومتی در راستای کسب منافع مالی شخصی؛ دیرزمانی است که آنچنان فضای سیاسی، اداری و اجتماعی کشور را مسموم ساخته و به آنچنان مرزهای هولناک و غیرقابل باوری رسیده است که به جرئت می‌توان گفت به جای آنکه به دنبال مختلسین باید بود؛ باید در جستجوی کیمیای دیریاب آن مسئولینی باشیم که از نمد قدرت و مسئولیت در هر سطح آن، کلاهی برای خود یا نزدیکانشان ندوخته باشند. برملا شدن تقریباً هر روز مواردی از اختلاس در سطوح ریز و کلان مسئولین و یا اطرافیان آنها، به جدول روزشماری مبدل گردیده که واکنش هر ایرانی در برابر آن، غیر از افسوس و برآوردن آهی از نهاد، همچون واکنش در برابر سریالی تکراری است. رقم‌های اختلاس از ثروت‌های ملی این سرزمین خوابیده بر گنج، بسیار فراتر از حد تصور است و البته ما دیگر سخنی از ریخت و پاش‌های بی‌رویه و حقوق‌های نجومی و رانتخواری و شاهنامه‌ی ارتشا و افزایش آهستە و پنهانی نرخ حامل‌های انرژی و مواردی از این قبیل نمی‌گوییم. نکته‌ای که نگارنده را بر آن داشت تا این چند سطر را بنویسد؛ شاید از باب طنزی تلخ، موضوع رقم‌های هزاران میلیاردی اختلاس است که گمان دارد این واژه‌ دیگر برای آنها کافی نبوده و وافی به مقصود نیست. درست همان‌گونه که واژه‌ی دزدی برای خالی کردن بانکی که تمام خزانه‌ی یک کشور را در خود داشته؛ نارسا و ضعیف است. لذا اینجانب برای برخی از اختلاس‌های صورت گرفته در ایران، واژه‌ی استملاک را پیشنهاد می‌کنم که بدان معنی است رسماً دارایی‌های مردم به تصرف و تملک درآمده است. شواهد امر غیر از میزان تاراجها، همچنین یارانه‌ی صدقه مانندی است که متصرفین یا متملکین، ماهانه به مردم بینوا می‌دهند.. بدین ترتیب:

دزدی و سرقت برای مردم عادی و بی نام و نشان که مجازاتشان قطع دست است (!!)؛

اختلاس برای دولتی‌ها و حکومتیان که آن نیز استاندارد (!) و محدوده‌ی قابل فهمی در جهان دارد و مجازات آن استعفا، ردمال، زندان و... است و

استملاک برای آن چیزی که در ایران در این چند دهه دیده شده و هر روز رکوردهای تازه‌ای از آن به ثبت می‌رسد و البته سخن گفتن از آن در رسانه‌ها قابل «کش دادن» نیست. زیرا کسی نمی‌تواند مدعی مال به استملاک رفته که اکنون دیگر رسماً از آن دیگریست باشد. فرد متملک همچنان بر جای خود بوده؛ تغییر منصب داده و یا با در دست داشتن ویزای سرزمین‌های «کفر»، به صورتی قانونی راهی آنجا می‌‌شود. سپس بر حال رقت بار چند معترض لبخند زده و البته از راه دور بوسه نیز می‌فرستد.!


برچسب‌ها: اختلاس دزدی رکورد استملاک
[ شنبه 30 تير 1397 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

اخیراً جناب ایکس (چون ایشان در هیچ نام و تعریفی نمی گنجند) در پاسخ به علل گرانی و تورم و سقوط شدید ارزش پول مملکت طی مصاحبه ای فرمودند:

- پول مردم یک سوم شده در جیب چه کسی رفته است؟ پس یک عده پولدارتر شده اند...

شاید بتوان به جرئت گفت که از بین تمام افاضات و پاسخ های کارشناسانه ی ایشان به پرسش های مطرح شده، این پاسخ که نظر به گفته های پیش و پس از آن با هدف توجیه تورم و گرانی و سقوط ارزش پول کشور صورت گرفت؛ خود به تنهایی کافی است تا باب جدیدی در حوزه ی منطق و اقتصاد گشوده شود که البته این در تخصص کسانی چون اینجانب نیست. فقط آنچه که در این چند سطر می خواهم بدان اشاره کنم، استنتاجی است که می توان از فرمایشات آقای ایکس به عمل آورد:

« تورم و گرانی مشکلی نیست. اصولاً جای انتقاد ندارد چون در تورم و گرانی که قیمت ها بالا می رود، به تعبیر دیگر بدین معناست که پول از جیب عده ای از مردم، به جیب عده ای دیگر از مردم منتقل می شود که این صرفاً یک جابه جایی ساده است. یعنی اگر عده ای از مردم در نتیجه ی گرانی مجبورند پول بیشتری بابت اجناس و کالاهای مورد نیاز خود پرداخت نمایند و البته بدین علت نیز فقیرتر می شوند؛ ابداً اشکالی ندارد چرا که در واقع پول ایشان به جیب کسان دیگر یا به عبارت جناب ایکس، به جیب مردم دیگر رفته است. و اگر آنها فقیرتر شده اند در عوض عده ی دیگری پولدارتر شده اند. خوب کجای این تحلیل اشتباه است؟! معلوم است که هیچ جا! چون در هر صورت مقدار کل پول موجود کم و زیاد نشده است! درست مانند قانون بقای ماده و انرژی در فیزیک! پس این یک قانون فیزیکی است! بسیار خوب.. اکنون از همین تز بی عیب و ریاضی آقای x ، می توانیم دست کم یک نتیجه ی بسیار مهم و البته شگفت انگیز دیگر نیز بگیریم که بدون تردید حقانیت شهرت و اعتبار دیدگاه های آدام اسمیت و میلارد کینز و مارشال و .... را مورد تردید جدی قرار خواهد داد:

 دزدی در هر فرم و شکل آن (از آفتابه دزدی گرفته تا  رشوه گرفتن و اختلاس های آبرومندانه ی 3000 میلیاردی) ضرورتاً پدیده ای منفی نیست، چون در اساس فرآیندی اقتصادی است که طی آن صرفاً پول عده ای از مردم، به جیب مردم دیگر می رود. به عبارت دیگر فقط گردش پول در میان مردم است. همین! »

 

لینک دانلود پرسش و پاسخ:

wdl.persiangig.com/pages/download/


برچسب‌ها: دزدیاختلاسمصاحبه ی اخیر احمدی نژادتورمگرانی
[ چهار شنبه 9 اسفند 1391 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد
درباره وبلاگ

چه آسان شعر می‌سراییم و از انسانیت و حقوق بشر و صدها واژه‌ی از تداعی افتاده‌ی رنگین دیگر دم می‌زنیم. اما آن سوتر از دیوار بلند غرورمان، فراموشی‌مان و روزمرّه‌گی‌مان شعرها کشتار می‌شوند. انسانیت و حقوق بشر در گنداب‌ها دست و پا می‌زند و قاموسی به حجم تاریخ دور و نزدیک از واژگان زنده؛ گرد فراموشی می‌گیرد. چه ساده فراموش می‌کنیم مرگ «شعر» در جامه‌ی انسان را.. آری.. از شعرستانیم و از شعر بی‌خبر و از نزدیک‌ترین‌ها چه دورترین..
امکانات وب